ویراستاری
ویراستاری چیست؟ چگونه با ویراستاری آشنا بشویم؟
بیایید کمی در این باره باهم صحبت کنیم. همهی متنها و نوشتههای ما نیاز به ویراستاری دارند من اسمش را گذاشتم «ناموس» آره ناموس. ویراستاری ناموس نوشتهی پر ارزش شماست.
این باور غلط را فراموش کنید که میگویند: «نوشتههای من نیاز به ویراستاری ندارد، یا خودم تا حدودی رعایت کردم یا چیزهایی در دانشگاه آموختم.»
سعی کنید از این جملات فاصله بگیرید و با دید گستردهتری به ویراستاری نگاه کنید. همهی نوشتههای ما نیاز به ویراستاری دارد. ما باید کلمات درست را در جای درست قرار بدهیم که شامل علامتهای نگارشی هم میشود. خیلی از ماها فقط ویراستاری را در رعایت نقطه و ویرگول میدانیم و این ناموس نوشته را نادیده میگیریم.
متنی که ویراستاری بشود اطلاعات را برای خواننده روانتر میکند و با حفظ صورت زیباسازی اثر، چشم خواننده را برای مطالعه طولانی مدت متن شما خسته نمیکند.
یک نقطه یا حتی یک ویرگول میتواند معنای یک جمله را بهکلی عوض کند و انتقال پیام نویسنده به خواننده را مختل کند؛ همین امر سبب شده است تا مبحثی بهنام ویراستاری ایجاد گردد.
ویراستاری نوعی هنر نویسندگی است، زیرا ویراستار با مهارت خود در نگارش و تسلطی که بر متون و دستور زبان دارد، میتواند هر نوشتهای را مرتب کرده، خطاهای آن را تصحیح و به آن نظم دهد. به بیان دیگر، ویرایش شامل بررسی و بازبینی دقیق یک سند کتبی است.
به شخصی که ویرایش را انجام میدهد، ویراستار میگویند. یک ویراستار با ایجاد تغییرات، حذف یا اضافه کردن مطابق آیین نگارش و ویراستاری به اصلاح و آمادهسازی یک سند با یک موضوع خاص کمک میکند. زمانیکه شما بهعنوان ویراستار، متنی را ویراستاری میکنید، باید اشتباهات نگارشی، فنی، زبانی و دستوری را اصلاح کنید.
پس باید مهارت کافی را در ویرایش متون داشته باشید. این مهارت از طریق مطالعه، نوشتن، آموزش گرفتن و تسلط بر دستور زبان بهدست میآید.
ویژگیهای یک ویراستار خوب
پیش از شروع ویرایش درباره موضوع مربوطه مطالعه میکند تا جریان فکری نوشته و پیامی را که نویسنده میخواهد به مخاطب منتقل کند، درک کند.
در حین انجام اصلاحات، سبک و لحن نویسنده را حفظ میکند.
هنگام کار روی متن با نویسنده تبادلنظر میکند تا سوءتفاهمها و تغییرات ناخواسته رخ ندهند.
یک نویسنده خوب است، اما خود را بالاتر و برتر از نویسنده اصلی نمیبیند.
از دید خوانندگان به نوشتهها نگاه میکند، نه از نگاه یک نویسنده.
در کار خود دقیق است و از کوچکترین اشتباهات هم نمیگذرد.
عاشق حرفهاش است و اجازه نمیدهد که تکرار و سنگینی کار ویراستاری بر او تأثیر منفی بگذارد.
صبور است و بهخاطر اختلافنظر یا سلیقه متفاوت با نویسنده درگیر نمیشود.
چگونه یک متن را ویرایش کنیم؟
ویراستاری یک متن بسته به میزان ایرادات و خطاهای موجود در آن در سه سطح اساسی، متوسط و جزئی انجام میپذیرد. هر چه یک نوشته تمیزتر، روانتر و کماشتباهتر باشد، مسلماً هزینه ویراستاری و مدتزمان انجام آن کمتر خواهد شد.
به همین دلیل بیشتر نویسندگان برای کاهش هزینههای خود و صرفهجویی در زمان تمایل دارند تا یک ویرایش حداقلی روی متن خود انجام دهند و ناموس متن خود را جدی نمیگیرند و سپس به عنوان یک نویسنده میخواهند حداقل تغییر و ویرایش را در متن خود انجام بدهند. برای کم کردن هزینهی خود متن پر ارزش خود را به یک ویراستار نمیسپارند. اگر شما نیز بهبه عنوان یک نویسنده قصد دارید تا یک ویرایش ابتدایی روی متن خود انجام دهید، لازم است که با مراحل و اصول ویراستاری که در ادامه آمده است، آشنا شوید.
چند روز از متن فاصله بگیرید
یکی از مهمترین اصول ویراستاری این است که بلافاصله پس از اتمام نگارش یک نوشته به سراغ ویرایش آن نروید. البته در بازنویسی هم سعی کنید بلافاصله سراغ نوشتهی خود نروید. پس از این که کار نگارش یا ترجمه متن به اتمام رسید، آن را کنار گذاشته و به فعالیتهای دیگر بپردازید. تلاش کنید در این مدت به کتاب مذکور فکر نکنید و ذهن خود را آزاد بگذارید تا بتوانید با دید یک خواننده به نوشته خود نگاه کنید.
هر چه مدتزمان میان اتمام نگارش و ویرایش متن بیشتر باشد، نگاه تیزبینانهتری نسبت به آن پیدا کرده و خطاهای بیشتری را شناسایی خواهید کرد.
ساختار جملات را بررسی کنید
در این مرحله باید نگاه جزئیتری به متن داشته باشید و به نحوه چینش، لحن و افعال جملات توجه داشته باشید. در این مرحله باید مواردی همچون ارتباط معنایی جملات با یکدیگر، تطابق زمان افعال با فاعل و طول جملات را مورد بازبینی قرار دهید. جملات طولانی و مبهم را حذف کنید. آنها را با جملات کوتاهتر و رساتر جایگزین کنید.
تلاش کنیدکه نکات مربوط به دستور زبان فارسی را تا جای ممکن در جملات رعایت کنید.
درستی واژگان و علائم نگارشی را بررسی کنید.
ویراستاری متن را باید با یک نگاه کلی آغاز و با یک نگاه جزئی به پایان رساند. پس از بررسی ساختار کلی نوشته و بازبینی جملات نوبت به بررسی واژگان میرسد. در این مرحله لازم است که به املای درست واژگان، معادلیابی صحیح واژگان بیگانه در زبان فارسی، بررسی علائم سجاوندی و سایر نکات فنی نگارش توجه داشته باشید.
متن را بازخوانی کنید
مرحله پایانی ویراستاری، بازخوانی متن است. در طی مراحل بالا توجه شما بهصورت اختصاصی به یک بخش منعطف میشد. اما در مرحله آخر باید با دیدی همه جانبه به بررسی نوشته خود بپردازید و تمام ایرادات و نابسامانیهای بجامانده را تصحیح نمایید. در این مرحله میتوانید از اطرافیان خود نیز کمک بگیرید.
ویرایش و ویراستاری / وظیفهی ویراستار
وقتی سخن از ویرایش بهمیان میآید، واکنشها به دو گونهی کلی میگراید: عدهای که با ویرایش بهمعنای حرفهایاش آشنا نبودهاند و فقط لفظِ آن را در تلفن همراه یا روی شیشهی کافینت دیدهاند، از ویرایشْ مفهومی کلی و مبهم مانند: «اصلاح خطا» به ذهنشان میرسد، و عدهی دیگری که با ویرایش بهمعنای حرفهایاش آشنا بودهاند و فرضاً نوشتهشان را به ویراستاری سپردهاند، اگرچه ممکن است ویرایش را کاری ورای اصلاح خطا بدانند و تا حدودی با اصول و وجوهش آشنا باشند، اما غالباً ضروریاش نمیانگارند و معمولاً آن را کاری زینتافزا میپندارند که خوب است اگر انجام گیرد، ولی اگر هم صورت نپذیرد، قوّت نوشته چندان ضعف نمیگیرد.
«ویرایش» یک واژهی فارسی است و بیشتر دستاندرکاران دنیای بشر آن را پذیرفتهاند. ویرایش از جهت دستوری، اسم مصدر است که مصدر آن «ویراستن» است و در فرهنگ معین ذیل کلمۀ «پیراستن» آمدهاست.
ویرایش در کار نشر به معنای: افزودن یا کمکردن مطالب یا تصحیح نهایی متن است با شیوهها و راه و روشهای ویژۀ ویرایش.
ویرایش به مفهوم کلی عبارت است از:
تعیین سیاست نشر کتاب برقراری رابطه با مؤلفان و مترجمان، بررسی دقیق آثار ایشان و پذیرفتن آنها برای اجرای مراحل همبافته ویرایشی تا انتهای کار چاپ اثر.
ویرایش به دو صورت انجام میشود:
ویرایش زبانی (لفظی و نوشتاری)
ویرایش صوری (علمی و فنی)
در ویرایش ظاهری، ویراستار به ساختوساز و ساز جملهها، با رعایت موازین دستور زبان فارسی، جایگزینی واژههای مناسبتر و شفافتر، یکدستکردن طرز نگارش مطلب و نقطهگذاری در تمام کتاب میپردازد؛ اما در ویرایش ذهنی و علمی باید بهطور دقیق با اطلاع، تفاهم و همکاری نویسنده، مترجم و مؤلف صورت گیرد. کار ویراستار بسیار مشکلتر و با اهمیتتر خواهد بود. دراینمرحله ویراستار به صحّت و کمال تألیف و ارجاعهای آن با دیدی محتوایی مینگرد.
در این بخش از کار، ویراستار تا اندازهای به سبک صاحب اثر نزدیک میشود. او باید بداند که دراینمرحله، آزادی عمل کمتری دارد و نمیتواند بدون توجّه بهنظر صاحب اثر، در سبک متن اعمال نظر کند. ویراستار متعهد و معتقد میکوشد تا هرگونه تغییری را که میخواهد در متن به وجود آورد و با صاحب اثر در میان بگذارد.
ویراستار کیست؟
ویراستار در بدترین حالت، خوانندهای حساس و حرفهای است؛ خوانندهای که بهفراخور کارش، نوشتههای بسیاری را با دقت خوانده، جزءجزئش را بر سنجهی صحت نشانده، بارها آن سنجه را تراز کرده و ذهنش را با شمّ و دانش زبانیاش ورزانده است. ازاینرو، آنگاه که نوشتهی تازهای میخواند، میتواند آن را با دو نگاه بنگرد: یکی از روزنهی نویسنده، و دیگری از روزنهی خواننده. همین نگاهِ دوجانبه است که میتواند جلوی بسیاری از دریافتهای نادرست را پیش از انتشار نوشته بگیرد و گاه از بروز فاجعهای خُرد یا کلان پیشگیری کند، و این همان برگ برندهی نویسنده است.
ویراستار یک خوانندۀ انتقادی و یک عاشق کلمه است. او یک مقالۀ خام را پرداخت و پالایش میکند. ویراستار پلی است بین نویسنده و خواننده؛ ازاینرو باید هر دو طرف را در نظر بگیرد. نویسنده ممکن است ماهها با نوشتۀ خود وقت بگذراند و با آن ارتباطی قوی داشته باشد. از طرف دیگر خواننده هیچ وابستگی احساسی به کتابهایی ندارد که میخواند، وابستگی از جنس مادر و فرزندی که بین نویسنده و اثرش وجود دارد، بنابراین سریع به قضاوت نوشته میپردازد.
ویراستار باید با توجه به این دو نوع نگاه کار خود را انجام دهد. او صدای معتبر نویسنده است برای اینکه نوشتهای جدید و بهبودیافته را عرضه کند.
وظیفۀ ویراستار این است که بفهمد، کتاب به چه چیزی احتیاج دارد؟ نویسنده است که باید آن را بپروراند. ویراستار نباید بگوید در این قسمت او را به هنگ کنگ بفرست یا درگیر یک ماجرای عاشقانه کن، بلکه باید بگوید در این قسمت چیزی کم دارد، باید بسط یابد و جهت پیدا کند، به هیجان نیاز دارد.
خیلیها به غلط فکر میکنند که نویسنده و ویراستار مثل کارد و پنیرند یا دشمن یکدیگر. این فکر خیلی احمقانه است. هیچ ویراستاری حق ندارد روی کتابی کار کند که دوستش ندارد، چون وظیفۀ ویراستار این است که نوشتۀ خوبی را از آنچه هست، بهتر کند. کسی که بخواهد کتابی را به چیزی تبدیل کند که نیست، محکوم به شکست است.
ویراستار چه میکند
مصداق ویراستار، هم با مصداق ادیتور = سردبیر و هم با کاپی ادیتور = نسخهپرداز فرق دارد. در مواردی کار ویراستار چون کار کاپی ادیتور است. در مواردی همکار ویرایشی ویراستار از محدودۀ کار ادیتور بیشتر میرود. در حقیقت آنچه بهنام اثر یا متن به ویراستار سپرده میشود، با کار و تلاش او از جهت محتوا و ظاهر، به حد گستردهای از آراستگی صحت و اعتبار میرسد.
کاپی ادیتورها در غرب، کارشان ساده است، چون غالباً نویسندگان و مؤلفان و صاحبان اثر به مسائلی مانند وارسی و اصلاح رسم خط، نشانهها و پاراگرافبندی و... آگاهی دارند. ضمناً خط لاتین از لحاظ شیوۀ نگارش، اشکالهای خط فارسی را ندارد و مسائلی از قبیل جدانویسی یا پیوسته نویسی وجود پیدا نمیکند.
ادیتورهای غربی هم کاری مانند سردبیری یا آنگونه خدماتی را انجام میدهند که در نزد ما، ناظران مجموعهها انجام میدهند. تعیین هدف، چارچوب محتوایی، سطح فرهنگی مجموعه، انتخاب نویسندگان و مترجمان و سفارش کار به آنان و تقسیم مطالب میان عنوانهای مختلف و در آخر، نظارت بر کل روند تألیف و ترجمه و ویرایش و تولید از آن جمله است.
در عرف و شناخت ما، ویراستار وظایفی را به عهده میگیرد که انجام آن وظایف به درجههایی از مهارت و تخصص نیاز دارد و نیز باید همراه آن مهارت و تخصص، ذهنی جامع داشته باشد و به رشتۀ کاری خود نیز آشنا و مسلط باشد؛ بهعلاوه از هر مقوله مطلبی در خور، اگرچه اندک، بداند.
زهرا غلامی
25 نظر:
پیام بگذارید